زاگرس قلب ایران

کوروش بزرگ.شاه شاهان بزرگ مرد ایران و جهان

زاگرس قلب ایران

کوروش بزرگ.شاه شاهان بزرگ مرد ایران و جهان

روز کشته شدن یگانه سردار بزرگ ایران بابک خرم دین


 

قلعه بابــــــــــــــــــــک
بنای قلعه در پنجاه کیلومتری شمال شهرستان اهر و از ارتفاعات غربی شعبه ای از رود بزرگ قره سو و در سه کیلومتری جنوب غربی کلیبر واقع است. بنای جمهور مرکب از قلعه و قصر است بر فراز قله کوهستانی با نام جمهور در ارتفاع بیش از 2300 تا 2600 متر از سطح دریا. اطراف این قله را از هر طرف دره هایی به عمق 400 تا 600 متر فرا گرفته است و تنها یک راه به اصطلاح (بز رو) دارد. از کلیبر تا قلعه بذ 3 کیلومتر راه صعب العبور را باید طی نمود ولی بعد از صعود به قله و ورود در قلعه رنج راه به کلی از بین می رود. بعد از حمله اعراب به ایران جنبشهایی بوجود آمد که یکی از آنها به رهبری بابک خرمدین بود که مقر جنبش در طول مبارزه در قلعه ای که بعدها به دلیل شجاعت و درایت بابک نام او را به خود گرفت بود. از جمله وقایع مهم و جالب زمان بابک آوردن دین خرمدین است که خود او رهبرش بود.

کیفیت ظاهری قلعه بابک

قبل از اینکه به دروازه قلعه برسیم از معبری به صورت دالان باریک که 200 متر از دروازه قلعه فاصله دارد و زیر سلطه و نظر نگهبان است باید عبور نمود پس از صعود از مدخل دیگری با پلکانهایی تقریبا نا منظم عبور میکنیم ابتدا به بنای قصر که دو طبقه و سه طبقه است بر میخوریم طرفین مدخل به وسیله دو ستون کاذب مشخص شده است (ستون کاذب = نیمه ستون که به دیوار تکیه میدهد ) . پس از آن تالار اصلی است که اطراف آن را هفت اطاق فرا گرفته است . اطاقها به تالار مرکزی مربوط میشوند . در جبهه شرقی قصر تاسیسات دیگری مرکب از اطاقها و آب انبار ها ساخته اند سقف آب انبارها باطاق جناقی و گهواره ای استوار شده اند . در جبهه شمال غربی قصر از پلکانهایی سرتاسری که اکنون ویران شده و قسمتهایی از آن بیرون از خاک است به بخش رفیع بنا صعود میکنیم که مدخل آنرا ردیف پلکانها با دو نیمه ستون شتون مشخص میکنند در قسمت علیای این نیمه ستونها محلی برای دیده بانها جایسا زی شده و محدوده پس از آن که در چند بخش تشکیل شده احتمالا جایگاه سربازان بوده که به همه چیز و همه جا تسلط کامل داشته اند. از همینجا بوده است که بابک خرم دین قهرمان تاریخی ایران و یارانش بمدت بیست و چند سال عساکر عرب را که به قصد محاصره و کوبیدن جنبش او آمده اند در کوه‌ها و کتلها سرگردان کرده و با شبیخونهای خود آنها را از دم تیغ گذرانده و به عزیمت وادارشان کرده اند. بر طبق کاوش و حفاریهای پژوهشی که در قلعه بذ انجام شده در چهار اطاق قصر A, B, C, D, پلکانی در اطاق ‏ - C آلات جرب پوسیده در اطاق D سفالینه هایی تا اواخر قرن سوم هجری در اطاق B بالاخره سکه هایی مربوط به دوره اتابکان بدست آمده همچنین قسمتی از کف آجری اطاقهای A, C, D, برداشته شده و چندین تنور و سفالینه های زیبایی مربوط به قرن سوم هجری کشف شده که مسلم گردید که این دژ یکی از بناهای بابک و جایگاه اصلی قهرمان ملی و دلاور آذربایجانی است که حتی بعد از به شهادت رسیدن وی مورد احترام و دارای سکونت بوده است.
امروزه قلعه بابک پر طرفدارترین جاذبه گردشگری در استان آذربایجان شرقی بوده و از اوایل فروردین ماه تا اواخر آبانماه پذیرای ده‌ها هزار نفر گردشگر می‌باشد.اوج این بازدیدها 10 الی 13 تیرماه هر سال است.



مسیر دسترسی

از طریق تبریز- اهر- کلیبر، سه مسیر برای صعود به قلعه پیشنهاد می‌گردد. 1- مسیر هتل بابک-قلعه- هتل بابک ( آسانترین مسیر ). 2- مسیر هتل بابک- قلعه- قلعه دره سی ( در مسیر برگشت به قلعه دره سی از جنگل زیبای قلعه درسی عبور خواهید کرد . 3- مسیر قلعه دره سی- قلعه- قلعه دره سی (این مسیر بهترین مسیر برای صعود به قلعه بوده و برای اشخاصی که از آمادگی بدنی نسبتاً بالایی برخوردار می‌باشند توصیه می‌گردد).

معتصم: ای سگ، چرا در جهان فتنه انگیختی و چرا چندین هزار مسلما ن را کشتی؟

بابک:سکوت
معتصم:4 دست و پایش را ببرید

بابک: در هنگامی که دست اول بابک را می‌بریدند. بابک صورتش را با دست دیگرش به خون آلوده می‌کرد.
معتصم:چرا چنین میکنی؟
بابک:ه چون خونریزی باعث رنگ پریدگی صورت می‌شود من صورتم را خونین می‌کنم که کسی گمان نکند که بابک ترسی به دل راه داده است
معتصم :چند نفر را کشتی؟
بابک:33 هزار تن از متجاوزان
معتصم:دستور میدهد تا پوست از گاوی با شاخ ها یش باز کردند و بابک را در میان آن پوست گرفتند چنان که هردو شاخ بردو بنا گوش آمد ودوختند و پوست خشک شد.و به سختی جان دا
سپس جنازه‌ مثله شده اش را در شهر سامرا بر سر دار کشیدند. بر طبق بعضی منابع سر او را بعدا برای نمایش در شهرهای دیگر و خراسان گرداندند. بابک در همان محلی به دار آویخته شد که دیگر قیام کننده ضد عباسی، مازیار، شاهزاده طبری بعدها به بدستور خلیفه عباسی به دار آویخته شد
آخرین گفتار بابک ( به نوشته کتاب حماسه بابک اثر نادعلی همدانی ) :تو این معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد . نه ! این حماقت است اگر فکر کنی چون افشین وطن فروش را با زر خریده ای میتوانی ایرانیان را اسیر کنی . من مبارزه ای را آغاز کرده ام که ادامه خواهد داشت.من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود . تو اکنون که مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت ! این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد.من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد . من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن گرامی را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند . اما تو ای افشین . . . در انتظار روزی باش که همین معتصمی را که امروز مانند سگانی در برابرش زانو میزنی و وطن ات را برای او فروختی در همین تالار و روی همین سفره سرت را از بدن جدا کند .مردی که به مادر خود ( میهن ) خیانت کند در نزد دیگران قربی نخواهد داشت و هیچکس به فرد خود فروخته اعتماد نخواهد کرد . و بدینسان نخست دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:

پاینده ایران
روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ 2 صفر سال 223 هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است. اعدام بابک چنان واقعه‌ی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام خشبه‌ی بابک  یعنی چوبه‌ی دار بابک در شهرِ سامرا که در زمان اعدام بابک پایتخت دولت عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی میشد . برادر بابک یعنی آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که اورا مثل بابک اعدام کند. طبری مینویسد که وقتی دژخیمْ دستها و پاهای برادر بابک را می‌بُرید، او نه واکنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمی‌آورد. جسد این مرد را نیز در بغداد بردار کردند . بدین ترتیب کار بابک پس از ٢٢ سال پیروزی پی‌درپی و وارد آوردن شش شکست بزرگ بر شش‌تا از بهترین فرماندهان ارتش عباسی، و پس از امیدهای فراوانی که روستائیان ایران به او بسته بودند، با توطئه‌ی نماینده‌ی عیسا مسیح و یک شاهزاده خائن به پایان رسید   
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد